قسمت دوم نوشتار جریان جدید ادبیات فارسی بهقلم بنده، در صفحهی اینستاگرام و کانال تلگرام یاس منتشر شد.
داستان «گریز» بهقلم «محمد روشنیان» اسفند ۹۶ منتشر خواهد شد. توضیحات تکمیلی بهزودی ارائه میشود.
ارتشی از افکار عجیبوغریب به مغزم هجوم میآورند و من میلیونها چریک از جنس دود را بهسوی ریهام گسیل میدهم. حیف که هیچگاه فرمانده خوبی برای جنگهای داخلی نبودم.
درد میکشم، دردی غیرقابل وصف که از میان ابروهایم تا تاج سرم امتداد دارد. مثلاینکه کسی میخی فولادی و بزرگ را میان دو ابرویم قرار داده و آن میخ را با چکشی فولادی همبستر کرده است! بهجای اینکه در این تاریکی مطلق تصویرسازی کنم بهآرامی چشم باز میکنم تا ببینم موضوع از چه قرار است. چشمانم کمی سنگین شده، با هر مکافاتی هست چشم میگشایم. خود را در حمام خانهام میابم اما گویا تصاویر روی دور کند است!
تیر سوم شلیک شد، با سرعتی باورنکردنی از پیچ کوچه گذشتم و با چالاکی خود را نجات دادم. دیگر داشتم نفس کم میآوردم که به یک شهرک با دربی شبیه به قلب رسیدم، وارد آن شدم، در آنجا با سازههای کوچکی که به المانهای شهری بیشباهت نبود مواجه شدم، سازههایی دو تا سه متری که با طراحی به سبک تایپوگرافی کلماتی را شکل داده بودند.
اینجا دیگر چه جهنمدرهای است؟ یک چهاردیواری نه یا دوازده متری را میبینم که دیوارهایش با رنگ سبز لجنی تزیینشده است. سرم بسیار سنگین است، حالم دارد بهم میخورد. قدرت حفظ تعادل خود را ندارم. حواسم به زیر پایم معطوف میشود که کفشم روی مایعی چسبناک و چندشآور به رنگ سبز فسفری لیز میخورد. حالم از این صحنهها بهم میخورد و مایعی به شکل همانکه زیر پایم بود را بالا میآورم، آنچنان شدت فوران این مواد زیاد است که درد شدیدی را از شکم تا حلقم احساس میکنم. درد به میزانی است که گویا صدها کژدم کوچک دارند مرا از درون نیش میزنند.
استاد برنامهنویسی در حال تدریس بود و من حواسم به جای دیگری معطوف؛ آخر میدانی من تمام این دروس تاریخمصرفگذشته را از بر هستم، در همین فکر بودم که کسی مرا استاد خطاب کرد تا حواسم جمع شد خود را میان کلاس بازیگری یافتم که چند جفت چشم، منتظرِ سخنانی هستند که همیشه قبل از شروع تمریناتِ عملی از لبم جاری میشود.
بعد از تقریباً یک ماه که از انتشار داستان «تنگنا» میگذرد لازم دانستم آماری از پخش تلگرامی این اثر (تا امروز) ارائه دهم و در پیوست آن تشکری هم از حامیان رسانهای اثر بکنم.
تشکر از کانال تلگرام پیک داستان و بازنشر کانال داستان کوتاه از این کانال با بیش از ۸۱۱۰۰ بازدید
تشکر از کانال تلگرام کتابدونی با بیش از ۲۹۰۰۰ بازدید
جهت دریافت داستان تنگنا به کانال تلگرام تنگنا به آدرس TangnaaStory@ مراجعه کنید.
پ.ن ۱: به دلایل شخصی تاریخ انتشار از ۲۱ آبان به ۱۴ آبان تغییر یافت!
پ.ن ۲: اخبار تکمیلی بهزودی اعلام خواهد شد.
پ.ن ۳: در بازنشر اثر کوشا باشید.
سپاس فراوان
بهمن سال ۹۳ داستانی به نام یاسر منتشر کردم که کاملاً رایگان در اختیار عموم قرار گرفت و از رسانههای کتاب سبز و تکبوک قابل دریافت بود و هنوز هم هست بهصورت کاملاً رایگان؛ اما امشب در کمال تعجب متوجه شدم این وبسایت بدون کسب اجازه و هماهنگی با بنده اقدام به فروش این اثر باقیمت ۱۰۰۰ تومان کرده است! اولین نکتهای که بعد از عدم توجه به تذکر قرار دادهشده در کتاب مبنی بر غیرشرعی و غیرقانونی بودن هرگونه خریدوفروش اثر باید به آن توجه کرد قیمتگذاری مسخره و توهینآمیز فروشنده است.
این بلا در سال ۸۷ بر سر بازی کانتر دوبلهی مازندرانی بنده هم آمد که درروند کسب مجوز، در بازار بهصورت غیرقانونی و غیراصل آن زمان به قیمت ۳۵۰۰ تومان و با بستهبندی و لوگوی یک شرکت کذایی خریدوفروش میشد.
خلاصه مهم نیست به چه شیوهای، درهرصورت یکجور خاصی کپیرایت نقض میشود حال با فروش اثری که رایگان منتشرشده است یا دزدی و کپیبرداری از اثری که برای فروش آن قیمتی تعیینشده است.
دوست خوبم بنیامین منو به چالش نامبرده شده در عنوان دعوت کرد و ازش تشکر میکنم برای این دعوت که خب در ادامه یه سری مطلب راجع به چند کتاب تأثیرگذار تو سال ۹۵ براتون بیان میکنم. لازم به ذکر هست که من با بعضی از این کتابها تو سال ۹۵ آشنا نشدم ولی خب تو سال ۹۵ روشون تحقیق و بررسی جدیتر انجام دادم و واسه همین هم این سری رو نام بردم و از معرفی کتابهایی که یکی دوبار روزنامهوار مطالعه شد خودداری کردم.
بازیگری به شیوهی متد: متداکتینگ از آغاز تا امروز [نویسنده: لی استراسبرگ] [مترجم: مهدی ارجمند]
متد اکتینگ چیزی بود که نگاه من به بازیگری رو کاملاً عوض کرد. سال ۹۳ با لیاستراسبرگ آشنا شدم و این کتاب رو بارها قبل از تابستان ۹۵ خونده بودم؛ اما تقریباً از مرداد امسال هفتهای یکبار این کتاب بازخوانی شد و داره میشه! تمام بیانات استراسبرگ رو بارها به شیوههای مختلف رو خودم اجرا کردم، بازی بزرگان سینمای ایران و جهان رو تو مدیوم و میزان متد اکتینگ قرار دادم، تمریناتی رو روی هنرجوهای بازیگری خودم تست کردم، متد معرفیشده و با علوم و هنرهای مختلف ترکیب کردم و کلی کار دیگه که فکر میکردم با پتانسیل این متد میشه ازشون استفاده کرد و ترکیبشون کرد. کتاب بازیگری به شیوه متد کتاب قطوری نیست اما اونقدر مطالبش قابلاجرا و کمککننده هست که میشه صدها مدل مختلف انجامشون داد و تستشون کرد. به تمام کسایی که به بازیگری علاقه دارن پیشنهاد میکنم حداقل یه بار این کتاب رو بخونن شاید به دردشون بخوره و نظرشون رو جلب کنه.